اينجا همه چي درهمه!!! |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
جمعه 13 آبان 1390برچسب:, :: 13:3 :: نويسنده : مينو
مجموعه نمايش نامه
رابيندرانات تاگور فريدون گرگاني
انتشارات كتاب كتاب مجموعه اي از 5 نمايش نامه است . پست خانه : امل پسر كوچك و بيماري است كه هر روز كنار پنجره مي نشيند و سعي مي كند با صحبت با رهگذران از دنياي خارج آگاه شود . داستان كوتاه و رمان از تاگور معرفي كردم و خوب حالا ديگه نوبت نمايش نامه بود . كتاب متوسطي هست يعني تا سه تا نمايش اول به نظرم كتاب خيلي سطحي و بي مزه اي بود . داستان هاي خيلي ابتدايي بودند و هنر ادبي توشون ديده نمي شد ولي نمايش قرباني نظرمو عوض كرد نمايش زيبايي بود و نمايش آخري هم موضوع جالب و قابل تفكري داشت . بد نيست بدونيد تاگور از علاقه مندان ايران بوده و دوبار هم به كشرومون سفر مي كنه و حتي ملك اشعراي بهار هم در ستايش تاگور شعري سروده .
قسمت هاي زيبايي از كتاب من هيچ گاه تو را از آن خود نخوام دانست ، پس هيچ گاه تو را دور نخواهم افكند . تو براي من مثل آسمان آبي هستي . تو هستي و تو نيستي .
گستاخي از من نيست بلكه از انهايي است كه كتب مقدس را به خواهش دل هاي كوچك خود تفسير مي كنند .
از خود خجالت مي كشم كه به عقيده اي ايمان دارم كه براي اثباتش بايد به زور متوسل شد .
عشق شكست خورده خود را به صورت خشم جلوه گر مي كند .
كه مي گويد راه هاي دنيا مشكل است ؟ به هر حال ما آن را به پايان خواهيم رساند .
بخار در اول تيره و درهم است ولي سرانجام به صورت قطره ي كوچك و شفاف آب در مي آيد .
بدبخت ترين گدايان كسي است كه درخواست محبت كند .
شجاعت پس از حدي ديگر شجاعت نيست و ديوانگي است .
زماني بود كه از همه ي دنيا نفرت داشتم و فقط عشق مي ورزيدم ، از خواب بيدار شدم و ديدم كه دنيا باقي است و فقط عشقم چون حبابي از بين رفته است . نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() آرشيو وبلاگ پيوندها ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]()
![]() ![]() نويسندگان
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
![]() |